خبرگزاری الجزیره یا اشاره به اخبار منتشر شده درباره اخراج شماری از عوامل و کارمندان رسانههای آمریکا این پرسش را مطرح کرده که آیا این موج اخراج در رسانههای ایالات متحده خبر از پدیدهای جدی در آینده نزدیک میدهد؛ و به مثابه بحران بعدی اقتصاد آمریکا- مشابه بحران مسکن- ارزیابی خواهد شد؟ این خبرگزاری خود در پاسخ به این پرسش نوشته که چالشهای بخش رسانه، ضرر و زیان و به عبارتی بهتر آسیبهای وارده به بانکهای حامی رسانهها- موسوم به بانکهای سایه- و به تبع آن هم کلیت اقتصاد ایالات متحده را تشدید کرده و به نوعی انعکاسی از بحران سال ۲۰۰۸ در زمینه مسکن جلوه میکند.
در چند ماه گذشته، حوزه رسانهها در ایالات متحده یکی از بدترین و دشوارترین دورهای خود- از نظر اخراج عوامل و کارمندان- را در دهههای اخیر پشت سر گذاشته؛ و این ماجرا چنان پردامنه بوده که برخی از صداهای بلند و چهرههای برجسته این بخش را به طرح این پرسش واداشته که آیا روزنامهنگاری در آینده نزدیک همچنان یک مسیر شغلی مناسب قلمداد خواهد شد؟!
اخیراً رسانههایی مانند وایز و وبلاگ ورزشی دداسپین دست به کاهش گسترده کارکنان خود زدهاند؛ وایز انتشار آنلاین خود را پایان داده و دداسپین نیز تمام گروه تحریریه خود را اخراج کرده است.
این موارد آخرین جلوههای کاهش تعداد کارکنان در اتاقهای خبری پرشماری در سراسر ایالات متحده است که در ده سال گذشته در رسانههای مالکان ثروتمند دیده شده است.
نکته جالب این که بسیاری از این رسانههای بحرانزده از حمایت برخی از بزرگترین شرکتهای مدیریت ثروت در ایالات متحده برخوردارند. از این موسسات که به بانکهای سایه معروفند، میتوان به شرکتهایی چون آپولو، آلدنکاپیتال و گروه سرمایهگذاری فورترس اشاره کرد.
کارشناسان میگویند که افزایش نقش و در مواردی هم سرمایهگذاریهای این موسسات کنترل سرمایه در رسانهها اگر چه ممکن است منجر به تصمیمهایی شده باشد که به نفع سرمایهگذاران ارزیابی میشوند، اما این تصمیمات الزاماً به نفع شرکتهای رسانهای و کارکنان آنها تمام نشده است و این شبیه مسایلی است که در جریان بحران مسکن در سال ۲۰۰۸ روی داده بود.
این موضوع که فعالیت رسانهای در آمریکا به تازگی در کانون توجه قرار گرفته، نشان از یک چالش بزرگتر در کلیت اقتصاد ایالات متحده میتواند داشته باشد. در این میان تنها چیزی که آن را متمایز میکند این است که نبردی که در جریان است، نبردی طولانی و پرمخاطب بوده است.
یکی از جلوههای این نبرد را در ماجرای کنترل تکنولوژی در سال ۲۰۱۸ شاهد بودیم- که عمدتاً توسط متا و پس از آن هم فیسبوک بر ترافیک مخاطبان اعمال کردند و در نهایت نیز باعث شد روزنامهها، مجلات و پورتالهای خبری تابع انتخابهای الگوریتمی غولهای رسانههای اجتماعی از قبیل فیسبوک و توییتر قرار گرفته و در نهایت متحمل آسیبهای فراوانی شوند. این نقطه ورود موسسات کنترل سرمایه به فعالیت رسانهای بود که در ادامه به محکمتر شدن جای پای این موسسات منجر شد.
مارگوت سوسکا نویسنده کتاب «چگونه صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی به نابودی روزنامههای آمریکایی و تضعیف دموکراسی کمک میکنند»؛ میگوید: «شرکتهای رسانهای در سال ۲۰۱۸ با این که با مشکل مواجه بودند، اما این مشکلات آنطور که جامعه روزنامهنگاری فکر میکرد، غیر قابل حل نبود، و حداقل این که به اندازهای نبود که باعث شود کنترل خود را به موسسات کنترل سرمایه داده و فعالیتهای آینده خود را با ریسک مواجه کنند».
این معضلی است که این روزها رسانههای آمریکایی به طور شدیدتری با آن مواجه شدهاند و بعید نیست به زودی مجبور شوند با بحرانهای اقتصادی پرشماری دست و پنجه نرم کنند. /شفقنا