همچنان که انتظار میرفت تمامی نامزدها به اشکال گوناگون سعی میکنند مهم ترین برنامه و دغدغه خود را اقتصاد نشان دهند و ایده ها و برنامه های گوناگونی را در این رابطه مطرح می کنند. گرچه باید اذعان کرد اظهارات اقتصادی نامزدها حاوی ابتکارات ارزنده ای است و نسبت به گذشته برخی از آنها از پختگی بیشتری برخوردار شده است و مجموع این برنامه ها چه بسا همان راه حل های نجات اقتصاد کشور باشد اما به نظر می رسد عموما از عدم انسجام با سایر ایده های مطرح شده خود نامزد محترم یا امکانات واقعی کشور رنج می برد و از این رو شاهد نوعی کلی گویی در میان بیشتر کاندیدها هستیم. دولت مرحوم آیتاله رئیسی در حالی شروع به کار کرد که با انبوهی از مشکلات اقتصادی به جای مانده از ادوار قبل مواجه بود و شاخصهای مهم اقتصاد وضعیت خوبی را نشان نمی دادند. به گفته منابع دولت سیزدهم، ثبت بالاترین تورم ۸۰ سال اخیر، کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی، میانگین رشد اقتصادی نزدیک به صفر، منفی بودن نرخ رشد و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص، ثبت بالاترین رشد پایه پولی و نقدینگی، ایجاد کمترین اشتغال خالص، رکود در مشاغل و کسب و کارها به علت شیوع کرونا و … از جمله بارزترین نمایههای اقتصادی ایران در پایان دولت دوازدهم و در مقطع تحویل به دولت سیزدهم بود که بخوبی بیانگر بحران اقتصادی بود که به دولت ابراهیم رئیسی به ارث رسید و اینها علاوه بر مشکلات تاریخی و ساختاری اقتصاد ایران بود. مسئولان دولت سیزدهم بارها بر خزانه کاملاً مقروض، بازارهای ملتهب و به هم ریخته کالاهای اساسی، تورم بالای انتظاری، افزایش بیکاری، رکود تولید و رونق دلالی، استقراض بیسابقه دولت قبل از بانک مرکزی، انباشت بدهیها همچون اوراق فروخته شده در سالهای قبل، سقوط بورس و لطمه اساسی به اعتماد مردم به بازار سرمایه، خرج کردن همه ۸ میلیارد دلار ارز ترجیحی طبق مجوز بودجهای برای واردات کالاهای اساسی در همان چند ماه اول سال ۱۴۰۰ تأکید می کردند. اما دولت سیزدهم خود نیز وعدههایی به مردم داد که در انتظار تحقق به سر می برد مانند ساخت چهار میلیون مسکن که از برجسته ترین آنها است. اما همزمان توقف چاپ پول و استقراض دولت از بانک مرکزی آن هم در شرایط بحرانی کسری بودجه، کاهش التهاب تورم، کاهش گرانی مسکن، توزیع گسترده کالاهای اساسی، توقف رانت ارز ۴۲۰۰ تومانی و توزیع مستقیم یارانه به مردم، رفع فوری مشکلات و گرههای مردمی با اتکا به سفرهای استانی رئیس جمهور و دولتمردان، از بین بردن تنشهای سیاسی با سایر ارکان نظام و پایان دادن به تعطیلات اجباری اصناف و تولیدکنندگان و بازگشت به کار صدها هزار نفر از جمله توفیقاتی هستند که مدیران دولت سیزدهم از آنها به عنوان دستاوردهای خود نام می برند. اکنون گرچه بخش قابل توجهی از این چالش ها حل و مرتفع شده است اما بخش زیادی نیز باقی مانده که نیازمند کار و برنامه و اقدام است و بدون استمرار و پیگیری سرانجام نخواهد یافت. بطور مثال رشد 8 درصدی در اقتصاد از اهداف برنامه هفتم و بلکه برنامه ششم توسعه و پیشرفت بود اما اظهارات نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم تا کنون برنامه روشنی از چگونگی تأمین سرمایه برای نیل به این هدف حیاتی را برای مردم تشریح نکرده است. از این رو کلی گویی در برنامه ها و ایده های رقابت کنندگان امر قابل توجهی در چشم مردم است و نمی تواند بخش از جامعه را نسبت به کارآمدی و ادعاهای افراد اقناع سازد.